چگونگی شناخت شرایط انسان
پیوند با دیگران، مستلزم قبول یا بازگویی واقعیت*هاست. بازگویی آنچه كه هست و تلاش برای آنچه كه باید باشد. روان*شناسی جدید برآنست كه هر فرد باید پاك و صادق باشد. حداقل با خویشتن چنین باشد و این صداقت، آغاز رشد است. روابط بین انسان*ها مستلزم وجود اعتماد و اطمینان است. باید به*گونه*ای روشن و صادقانه با هم روبرو شویم. همیشه باید به سخنان دیگران با دقت تمام گوش كرد و مهم نیست كه صحبت چقدر شوخی یا جدی است و طرفین مورد بحث چه كسانی هستند. باید همیشه سراپا گوش باشیم، زیرا كه با همین كلمات و گفتگوها می*توان افراد را واقعا شناخت. اشخاص نیز می*توانند از ناگفته*های درونیشان به ما خبر دهند. در اجتماع كنونی، آدم*هایی را می*یابیم كه متاسفانه با گذاشتن یك نقاب دروغین بر چهره واقعی خود و با نقش بازی كردن، در كنار واقعیت*ها زندگی می*كنند. شاید برای*آنان نوعی مفهوم داشته باشد، اما از نظر ما و از نظر عموم انسان*ها، چنین زندگی به مفهوم واقعی زنده بودن و زندگی كردن نیست. آنان با دیگران پیوندی ندارند و تنها هستند و تنها می*مانند. هیچ*یك از انسان*ها دوست ندارند كه یك عمر را با حیله، تزویز و دروغ زندگی كنند. ولی ترس از تجربه كردن و خطری كه باید متحمل شوند آنان را از بازی كردن نقش و زیر نقاب رفتن ناگزیر می*كند. آنان باید تا آخر عمر به این بازی ادامه دهند. پس از آنكه در نقش دروغین خود غرق شدند و برای*خودشان هم این تشخیص بسیار مشكل می*شود كه واقعا كی هستند؟ در تمام لحظاتی كه به*عنوان یك انسان رشد می*كنیم، با این مشكل روبرو خواهیم بود. اما پشت سر گذاردن مراحل گوناگون رشد انسانی و به سلامت گذار كردن از آن، ما را بر این مشكلات پیروز خواهد كرد.
برچسب : نویسنده : داودی perestij بازدید : 94
چگونه اراده خود را تقويت کنيم ؟
اراده خيلي ضعيفي در انجام كارها دارم چه کنم ؟ راه هاي تقويت اراده کدامند ؟ براي چگونگي محکم کردن اراده توضيحات کاملي بدهيد؟ و ...
پرسش هايي است که هر روز مخاطبان مرکز مشاوره سايت تبيان از مشاوران ما مي پرسند .
تا کنون نزديک به 3000 هزار پرسش در خصوص تقويت اراده پاسخ داده شده و همچنان اين پرسش براي کاربران ما وجود دارد که چگونه اراده خود را تقويت کنيم ؟ بهترين پاسخ به اين پرسش به شرح زير مي باشد:
شخص با اراده كسي است كه وقتي درباره كاري، به خوبي تأمل كرد و آن را نافع دانست، تصميم به انجام آن ميگيرد و با فعاليت و ثبات قدم، آن را به اجرا در ميآورد و در مقابل، فرد سست اراده ، با كمترين مشكلي، از انجام دادن كار، دلسرد شده ، دست از تلاش برميدارد. شخص با اراده، كسي است كه داراي هدفي معقول است و تا موقعي كه به آن نرسيده، از تعقيب آن باز نميايستد و مشكلات و موانع رواني يا مادي، به اراده و عزم او لطمه نميزند و از پيشرفتش، جلوگيري نميكند.
1) تعيين هدف يا اهداف : انسان بايد ابتدا هدف و يا اهداف خود را در زندگي و يا كاري كه ميخواهد انجام دهد ، به طور دقيق و مشخص، ترسيم كند. طبيعي است كه اين هدف، بايد شفاف، معقول، قابل دستيابي، بدون افراط و تفريط ، مطابق توان و استعداد خود و واقعبينانه باشد نه بلندپروازانه و خارج از تواناييهاي شخص. در غير اين صورت، وقتي با مشكلات و موانع سختي روبهرو شود ، نااميد و دلسرد شده ، از ادامه كار، منصرف ميشود و خود را ناتوان و بياراده ميبينيد.
2) شناخت تواناييها و استعدادها: همه ما در وجود خود ، از استعدادهايي برخورداريم . كافيست اين نيروها را بشناسيم و براي رسيدن به هدف، آنها را به كار گيريم.
3) برنامهريزي: بايد براي تمام كارها و فعاليتهاي شبانهروزي، برنامهاي مدون و منظّم داشته باشيد. بدين منظور از جدولي استفاده كنيد كه در ستون افقي آن، ساعات شبانهروز و در ستون عمودي، ايام هفته را يادداشت و تمام كارهاي روزانه ـ خواب، استراحت، ورزش، مطالعه را در آن درج كنيد و هر فعاليتي را در زمان خاص خود ، در جدول بنويسيد و هيچ زماني را بدون كار ، خالي نگذاريد. هر روز صبح با نگاهي به آن برنامه ، به اجراي دقيق آن بپردازيد و شبها، قبل از خواب، آن را محاسبه و ارزيابي كنيد. شايسته است همچون يك محاسبهگر جدي و قاطع ، فعاليتهاي روزانه و ميزان موفقيت خود در انجام دادن آن ها را بررسي كنيد و در صورت موفقيت، خود را تشويق و در صورت تخلّف و سهلانگاري در اجرا، خود را تنبيه كنيد.
4) تلقين يا خودگوييهاي مثبت: گفتن، باور داشتن است. وقتي ميگوييم من آدم شكست خوردهاي هستم، بياستعدادم و عوض شدني نيستم، درواقع، حكم محكوميت خود را صادر ميكنيم. دستور دادن، فرآيند شدن است و ما را دستورات ميسازند. سعي كنيد دستورات خوبي به خودتان بدهيد. شما با خودتان چه ميگوييد؟ فرهنگ ذهن و زبان شما، مثبت است و نيروزا و يا منفي است و نيروبر؟ تنها زماني يك مسأله يا يك مشكل غير قابل حل ميشود كه فكر كنيد غيرقابل حل است. با ايمان داشتن به امكان وجود راهحلي براي مشكلات، راهحل ها را جذب ميكنيد. به خودتان حتي اجازه صحبت يا فكر درباره ناممكن بودن راهحل ها را دهيد.
آجرهاي بناي هستيمان را، طرز تفكرمان ميسازد و اگر بخواهيم در دنيايمان اتفاق زيبايي بيفتد ، گام اول ، تغيير در نگاه و بينش ماست. با تغيير نگاه ، ايدهآلها و اهداف زندگيمان به درستي شكل ميگيرند و آن گاه گام دوم، يعني تلاش مستمر و انتخابهاي عالي و فرداساز، در دنياي ما رخ خواهد داد . «إن الله لايتغير ما بقوم حتي يتغيروا ما بأنفسهم.»
5) تدريجي بودن تقويت اراده: براي به دست آوردن ارادهاي قوي و محكم، بايد به تدريجي بودن آن و نياز آن به تمرين، توجه داشت. گمان نكنيد ميتوانيد به طور دفعي و بدون تلاشي درخور، به آن دست يابيد. بنابراين، به راهكارهاي عملي زير توجه كرده، به آنها پايبند باشيد:
ورزش کنيد، در صورت امكان، چند دقيقه قبل از اذان صبح از خواب بيدار شده، نماز شب بخوانيد و اگر در آن وقت بيدار نشديد ، قضاي آن را به جا آوريد. مقيد باشيد هر روز تعداد آيات معيني از قرآن را تلاوت كنيد (حداقل 30 تا 50 آيه) و در صورت تمايل، در هفتههاي بعد، بر ميزان آن بيفزاييد.هر روز چند کار ارادي براي خود در نظر بگيريد و انجام دهيد البته مراقب باشيد انتخاب کارها از روي واقع بيني باشد و از تصميم گيري هاي بلند پروازانه خودداري کنيد و سعي نمائيد درجه مشکلي کارها رو بتدريج افزايش دهيد تا با توانائي هاي شما همخواني داشته باشد.
بعد از اين که خود را در انجام برخي از کارهاي ايجابي مثل صبح زود بيدار شدن، نماز سر وقت، تلاوت قرآن و ورزش صبحگاهي، موفق شديد براي انجام کارهاي سلبي تصميم بگيريد يعني تصميم بگيريد کارهايي که نبايد انجام دهيد رو بتدريج ترک کنيد مثلا به عنوان نمونه مي خواهيد غرايز جنسي خود را مهار کنيد. در اينجا بايد رفتارهايي که باعث شعله ور شدن شهوات مي شه رو ترک کنيد.
ترك گناه و مخالفت با هواهاي نفساني، نقش بسيار مؤثري در تقويت اراده و نهادينه كردن آن در درون انسان دارد. هرگز در كارها، نااميد نشويد و با حالتي تهاجمي، براي پيگيري و به انجام رساندن كارهاي ناقص و ناموفق، تلاش كنيد. كارهايي را كه به عهده ميگيريد، ناتمام رها نكنيد و آن ها را به نحو احسن و تا رسيدن به نتيجه مطلوب، ادامه دهيد و از پراكنده كاري و آشفتگي در كارها كه موجب به هم ريختگي نظام فكري ميشود ، بپرهيزيد و به فعاليتهاي خود ، تمركز و انسجام ببخشيد. از کمال طلبي بپرهيزيد و هرناکامي را تجربه اي براي کسب موفقيت هاي بعدي بدانيد و نه شکست. به جاي مقصر دانستن بخت و اقبال، موانع را بررسي كنيد. همواره بر خداوند ، توكل كرده و در همه امور، از او استمداد جوييد.
براي كسب اعتماد به نفس, يادگيري مهارت ها و تخصص ها نقش مؤثري دارد. اگر كسي در يكي از رشته ها تخصص لازم را پيدا كرد, با اين احساس که توانايي كاري را دارد كه ديگران از انجام آن عاجز و ناتوان اند، اعتماد به نفس و انگيزه و جرأت و تلاش و پشتكار وي تقويت خواهد شد و راهي به سوي موفقيت خواهد داشت.
برچسب : نویسنده : داودی perestij بازدید : 70
فدا کردن
افرادی که در کسب و افزایش ثروت موفق هستند، هنگام شروع این روند موارد بسیاری را برای کسب چنین جایگاهی فدا کرده اند. آنها با هر آنچه که در اختیار داشته به زندگی پرداخته و تا حد ممکن از خرج های اضافی پرهیز کرده اند.
آنها به نشان تجاری و پرستیژ اهمیت نداده اند. برای پس انداز پول، به جای رفتن به رستوران های گران قیمت، خود به آشپزی پرداخته، پوشاک خود را در زمان تخفیف تهیه کرده و استفاده از خودرو شخصی را کاهش داده و با سیستم حمل و نقل عمومی رفت آمد کرده اند. شرایط خوبی به نظر نمی رسد؟ بی شک، همینطور است، اما این نکته را در نظر بگیرید که اگر به فردی صرفه جو مبدل شوید، چه میزان پول می توانید پس انداز کنید.
بخشی از درآمد خود را پس انداز کنید
یکی از مهمترین درس های مدیریت پول این است که بیش از 10 درصد از درآمد ماهیانه خود را در حساب بانکی قرار دهید که نباید در هیچ شرایطی به جز موارد اضطراری از آن برداشت کنید. برخی متخصصان، پس انداز 10 درصدی را توصیه می کنند، اما اگر برای تولید ثروت بسیار مشتاق هستید باید درصد بیشتری را به این مساله اختصاص دهید. اگر هزینه های خود را کاهش دهید می توانید این رقم را به 15 یا 20 افزایش دهید.
قرض دادن به دیگران را متوقف کنید
اگر از آن دست افرادی هستید که به راحتی پول به دیگران قرض می دهید، اکنون زمان آن رسیده تا نگرش خود را تغییر دهید. اگر این روند را ادامه دهید، هیچ گاه در طرح کسب و تولید ثروت خود موفق نخواهید شد. "نه گفتن" به موقع را در دستور کار خود قرار دهید.
حتی مقادیری که به ظاهر اندک می رسند، پس از مدتی لیستی پر هزینه را روبروی شما قرار داده و ممکن است امیدی به بازگشت بخش قابل توجهی از آنها نباشد. در واقع نه گفتن بخشی از مهارت های مدیریت پول محسوب شده و این نکته را به خاطر بسپارید، در شرایطی که نتوانید خود را نجات دهید، قادر به نجات جهان نیز نخواهید بود.
بدهی های خود را پرداخت کنید
بدهی های خود را پرداخت کنید و دیگر برای خود بدهی ایجاد نکنید. یکی از مهمترین اصول تولید ثروت عدم برخورداری از بدهی است. اگر نمی توانید با پول نقد پرداخت کنید، تلاش کنید بر میزان بدهی های گذشته خود اضافه نکنید. این یکی از اصول طلایی مدیریت پول محسوب می شود.
تمام امکانات خود را در یک مکان به کار نگیرید
تولید ثروت نباید تنها با یک حساب بانکی صورت بگیرد. در این مسیر نیازمد تنوع بخشی به پس انداز خود بوده و مقداری از آن را باید سرمایه گذاری کنید. هنگامی که پس اندازتان به مبالغ قابل توجهی رسید، دیگر زمان مشاوره با یک مدیر مالی باتجربه و مطمئن که می تواند سطوح بالاتری از مدیریت پول مانند سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری و فعالیت بی خطر در بازار بورس را به شما آموزش دهد، فرا رسیده است.
از آموزه های حاصل از شکست دیگران استفاده کنید و این نکته را به خاطر بسپارید، تنها مسیر برای ثروتمند شدن یک شبه، برنده شدن در مسابقات بخت آزمایی است. البته یک اگر بزرگ در این مسیر وجود دارد؛ اگر در این مسابقات برنده شوید.
مدیریت بدهی ها
اگر بیش از آن چیزی که تصور می کردید گرفتار بدهی هستید، اعتماد به نفس خود را از دست ندهید.
در واقع، شما به بخش عظیمی از جمعیت جهان تعلق دارید که با این مشکل دست به گریبان هستند.
افراد بسیاری فراتر از ظرفیت ها و امکانات خود عمل کرده و از این رو با بار سنگین بدهی های مختلف مواجه هستند.
اما برای رهایی از قید و بندهای غیر ضروری حاصل از سوء مدیریت مالی، به انضباط مالی شخصی و دانش کافی مالی نیازمند هستید. در نتیجه برای عبور از بدهی و کسب استقلال مالی باید گامی بزرگ در این مسیر برداشته شود.
پول چیزی است که مدیریت آن حتی در سنین پایه باید به خوبی انجام شود. این روندی است که می تواند به موفقیت و یا شکست امور مالی افراد منجر شود. در صورتی که مدیریت پول به درستی انجام نشود، پیامدی جز اسارت در بند بدهی ها نخواهد داشت. این نکته را به خاطر بسپارید که ثروت به تنهایی برای کسب استقلال مالی کافی نیست. بر همین اساس، تا زمانی که پول خود را در سرمایه گذاری های مناسب هزینه نکنید، امید زیادی به کسب استقلال مالی وجود ندارد. اما چگونه می توان این مسیر را طی کرد؟
برای دستیابی به این هدف باید ارزیابی صادقانه ای از امور مالی، شیوه زندگی و تمایلات و عادات مالی خود داشته باشید. تمام دلایلی که شرایط مالی فعلی (میزان بالای بدهی ها) را برای شما ایجاد کرده اند در نظر بگیرید. هنگامی که این ارزیابی را انجام می دهید، دلایل واقعی شرایط مالی وخیم خود را نادیده نگرفته و یا پنهان نکنید. این مساله برای مشخص کردن بخش هایی که نیازمند توجه و کار بیشتر هستند از اهمیت بسیاری برخوردار است. در همین راستا می توانید این پرسش ها را با خود مطرح کنید:
· پول به بخشی از منطقه امن و آسایش شما مبدل شده است؟
· آیا به خرید کردن برای کسب احساس اطمینان بیشتر تمایل دارید؟
· چه چیزهایی منشا قدرت خرید شما هستند؟
· آیا از قدرت خرید خود برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران استفاده می کنید؟
· آیا در زمینه شرایط مالی با دیگران رقابت می کنید؟
· چه چیزی پرهیز از خرید کردن را برای شما دشوار می کند؟
· چه میزان بدهی داشته و چرا این میزان بدهی ایجاد شده است؟
این پرسش ها می توانند در ارزیابی میزان کنترل شما بر پول موثر باشند. در نتیجه، برای آنکه گام های مثبتی را در مسیر کسب استقلال مالی بردارید باید پاسخ هایی واقعی و صادقانه را ارائه کنید. بی شک، بدون یافتن ریشه مشکلات و بدهی ها نمی توان راه حلی جامع برای کاهش بار آنها ارائه کرد. در غیر این صورت، تنها در چرخه ای بی حاصل گرفتار شده، و زمان و انرژی خود را بر سر موضوعات حاشیه ای هدر خواهید داد. اقدام مهم در این زمینه افزایش انضباط مالی شخصی است. در صورتی که به تنهایی قادر به انجام آن نیستید، می توانید از مشاوران مالی کمک بگیرید. انضباط مالی گامی بزرگ در مسیر کسب استقلال مالی محسوب می شود.
همچنین، برای آنکه تجسمی واقعی از وخامت شرایط مالی خود داشته باشید، می توانید لیستی از بدهی های مختلف خود تهیه کنید. این نکته را در نظر بگیرید که چه میزان از آنها با میزان درآمدهایتان مرتبط هستند. اگر بدهی باعث ایجاد احساس ناتوانی و بدبختی در شما می شود، باید شیوه هزینه کردن خود را تغییر دهید. از این رو، تمام هزینه های غیر ضروری خود و چگونگی کاهش آنها را مورد بررسی قرار دهید.
این نکته را به خاطر بسپارید که بزرگترین دشمن شما، خودتان هستید. این شما هستید که بار سنگین بدهی و احساس ناتوانی را برای خود به ارمغان می آورید. از این رو، برای رهایی از این شرایط و کسب استقلال مالی باید بدهی های خود را کاهش داده و شروع به سرمایه گذاری کنید. این گامی بزرگ در راستای رهایی از سوء مدیریت مالی و کسب استقلال مالی محسوب می شود.
برچسب : نویسنده : داودی perestij بازدید : 79
چگونه میتوانم شغل خوبی بدست بیاورم؟ چگونه میتوانم در جای خوبی استخدام شوم؟ چگونه میتوانم.....؟ اینها سوالاتی است که کارجویان همیشه از خود می پرسند زیرا همه مایلند کاری خوب با درآمد مناسب داشته باشند. ما پاسخ این سوالات را خواهیم داد و روش های عملی پیدا کردن شغل دلخواهتان را به شما خواهیم آموخت. اما شما هم باید حوصله کنید و با صبر با ما همراه شوید. مطمئن هستیم شما می توانید با بکارگیری صحیح این روش ها و با داشتن پشتکار به هدف خود که پیدا کردن یک کار خوب است برسید. پس بیائید شروع کنیم. مشخص کنید منظورتان از شغل خوب چیست؟
قدم اول در پیدا کردن شغل خوب این است که برای خودتان مشخص کنید منظورتان از شغل خوب چیست؟ راستی آیا تابه حال فکر کرده اید که تعریف یک شغل خوب چیست؟ چه عاملی یک شغل را تبدیل به یک کار خوب میکند؟ حقوق بالا؟ محیط خوب و دوستانه؟ پرستیژ و عنوان شغلی؟ آیا حاضرید با حقوق بالا درجایی کار کنید که کسی به شما احترام نمی گذارد؟ یا حاضرید یک شغل اسم و رسم دار در یک شرکت شیک و باکلاس اما با حقوق کم داشته باشید؟ پس اولین قدم شناخت خودتان و انتظاراتتان است. البته ممکن است این مسئله درابتدا بنظر مهم نیاید اما همانطور که بعداً بیشتر متوجه خواهید شد این مسئله بسیار مهم است.
کمی با خودتان خلوت کنید
پس قبل از هرکاری درجایی ساکت و آرام بنشینید و کمی با خودتان خلوت کنید. یک قلم وکاغذ بردارید و صادقانه خصوصیاتتان را بنویسید: مثلاً آیا یک فرد منظم هستید؟ آیا میتوانید طبق برنامه و دستورات کارفرما کار کنید یا مایلید آزادی عمل بیشتری از یک کارمند / کارگر داشته باشید؟ آیا میتوانید خود را با شرایط مختلف تطبیق دهید؟ آیا خوش قول هستید؟ آیا میشود روی شما حساب کرد؟ معاشرتی هستید یا خجالتی؟ آیا میتوانید به راحتی با افراد غریبه ارتباط برقرار کنید؟ یا روابط عمومی تان ضعیف است؟ طرز بیانتان چگونه است؟ آیا میتوانید خوب مذاکره کنید؟ آیا میتوانید طرفتان را متقاعد کنید؟ آیا میتوانید با جمع کار کنید (کار گروهی یا تیمی) یا بیشتر به تنهایی کار می کنید (تکرو) ؟ چه مهارتهایی دارید؟ چه کارهایی را بهتر انجام میدهید؟ در چه کارهایی موفق تر هستید؟ کارهای فکری و دفتری یا کارهای فنی و کارگاهی؟ واقع بین هستید یا رویایی؟ ابتکار و خلاقیت دارید یا باید همیشه به شما بگویند چکار کنید؟ آیا تحت شرایط متشنج می توانید آرامش خود را حفظ کنید یا زود از کوره در می روید؟ آیا می توانید مطیع باشید؟ آیا می توانید تحت سرپرستی دیگران کار کنید یا دوست ندارید کسی به شما امر و نهی کند؟
با پرسیدن اینگونه سوالات می توانید بهتر خودتان را بشناسید و در نتیجه بهتر تشخیص دهید چه شغلی مناسب شماست. مراقب باشید در دام علاقه نیافتید. بسیاری از افراد فکر می کنند اگر به کاری علاقه داشته باشند در آن موفق می شوند. البته علاقه به کار از عوامل اصلی موفق شدن است اما کافی نیست. بجز علاقه باید توانایی انجام کار را هم داشته باشید. متاسفانه بعضی افراد بخاطر فشار خانواده یا جاذبه ظاهری یک شغل خاص همیشه در تلاش بدست آوردن آن شغل هستند بدون اینکه توجه داشته باشند که آیا توانایی انجام آن کار را دارند یا نه؟
نقص ها و عیوب خودتان را بشناسید
از دیگر فواید خودشناسی این است که میتواند به شما کمک کند نقص ها و عیوب خودتان را بشناسید مثلاً ممکن است متوجه شوید بعضی از مهارتهای لازم برای شغل مورد نظرتان را ندارید پس باید آموزش ببینید یا حاضر شوید مدتی با حقوق کمتر برای کسب تجربه در جایی مشغول بکار شوید. یکی از بهترین کمک ها در مورد خودشناسی سوال کردن از دوستان و اعضای خانواده است. از نظر آنها شما چه نقاط قوت و چه نقاط ضعفی دارید؟ برای چه کارهایی مناسب هستید و به درد چه کارهایی نمی خورید؟
پس از آنکه با مشورت با دیگران و تعمق کردن به نقاط قوت و ضعف خود پی بردید و کمی بیشتر خودتان را شناختید سعی کنید شغلی را انتخاب کنید که بتوانید آن را به بهترین نحو انجام دهید و در آن پیشرفت کنید. مهم است شغلی برای خود در نظر بگیرید که امکان پیشرفت را به شما بدهد.
بعنوان مثال اگر شما فردی معاشرتی هستید که طرز بیان خوبی دارید و میتوانید خوب مذاکره کنید شاید بخواهید بعنوان کارمند فروش در یک شرکت مشغول بکار شوید و در آینده به مقام مدیر فروش یا بازاریابی نائل شوید. اما اگر کسی هستید که کارهای فنی را بهتر انجام میدهید و ابتکار و خلاقیت دارید شاید بخواهید در بخش فنی یک شرکت یا کارگاه استخدام شوید.
به هرحال نتیجه این خودشناسی باید این باشد که شما بدانید دنبال چه شغلی میگردید و خواهان چه کاری هستید. کارفرماها روی کسی که فقط دنبال کار میگردد و هرکاری را که به او پیشنهاد دهند میپذیرد زیاد حساب نمیکنند. کارفرماها کسی را میخواهند که میداند چه میخواهد و حاضر است برای رسیدن به آن سخت کار کند، معایب و نقایص خود را برطرف کند، مهارتهای جدید را بیاموزد و تمایل به پیشرفت داشته باشد. به این صورت هم کارجو نفع می برد (چون شغل دلخواهش را پیدا میکند) و هم کارفرما نفع می برد (چون یک کارمند یا کارگر مصمم و باانگیزه دارد که میتواند برای مجموعۀ او مفید باشد).
برچسب : نویسنده : داودی perestij بازدید : 80
اغلب اوقات تحمل انتقادهای دیگران برای همه ما سخت است؛ از کوره درمیرویم و سعی میکنیم فورا جوابی برای قانع کردن آنها بیابیم. ...
در زیر چند پیشنهاد کاربردی برای افزایش ظرفیت پذیرش انتقاد به شما ارائه می دهیم:
همواره به شخصی که در حال انتقاد کردن از شماست نشان دهید که به حرف هایش گوش می دهید(با استفاده از حرکات دست و سر و استفاده از جملات تأییدی) از طرف مقابل بخواهید توضیح بیشتری در این خصوص به شما ارائه دهد.
دادن اطلاعات بیشتر شناخت بهتری از شرایط و وضعیت به شما می دهد و در عین حال مدت زمان بیشتری برای تجزیه و تحلیل موضوع در اختیار شما می گذارد و شما با گذشت زمان می توانید کم کم آرامش خود را بازیابید و بر خود مسلط شوید. همواره به انتقادهایی که از شما صورت می گیرد با دید مثبت نگاه کنید و در برابر آن جبهه نگیرید و سعی کنید با نگاه مثبت سعی در پاسخگویی به آن داشته باشید. در تمام طول مدت بحث آرامش خود را حفظ کنید. حتی اگر طرف مقابل شما عصبی شده باشد آرامش شما او را هم آرام می کند(هیچ کس نمی تواند دربرابر کسی که آرام و خونسرد است عصبی رفتار کند).
سعی کنید نقاط مشترکی بین دیدگاه خود و انتقادهای طرف مقابل بیابید و بر آن اساس با طرف مقابل وارد بحث شوید. شما هم سعی کنید نظرات خود را به روش های مختلف بیان کنید. به طرف مقابل نشان دهید که سعی دارید به یک وحدت نظر برسید. به جای موضع گرفتن در برابر انتقادهای وارده سعی کنید هدف اصلی این انتقادها را پیدا کنید و راه حل این موضوع را بیابید. حتی می توانید از طرف مقابل بپرسید که آیا پیشنهادی برای حل این موضوع دارد یا نه؟ به یاد داشته باشید که شما همواره نمی توانید همه را راضی کنید. بنابر این از خودتان بپرسید آیا واقعا این انتقادها درست هستند یا تنها خواسته های یک نفر دیگر است که شما نمی توانید به آن دست پیدا کنید.
چند نکته اساسی برای حفظ آرامش
اگر فکر می کنید طرف مقابل در حال دروغ گفتن است سعی کنید چند پرسش زیرکانه مطرح کنید تا واقعیت را از کذب تشخیص دهید.اگر شما در برابر انتقادهای وارده نمی توانید آرامش خود را حفظ کنید شاید به این دلیل باشد که می ترسید چیزی را از دست بدهید. چه چیزی؟ آیا واقعا ترس شما بجاست؟
در مدت زمانی که از شما انتقاد می کنند سعی نکنید به دفاع از خود برخیزید و صحبت های طرف مقابل را به منظور دفاع از خویش قطع کنید. وقتی کسی احساس می کند طرف مقابل به حرف هایش گوش نمی دهد جدی تر و سختگیرتر می شود.
اغلب اوقات افراد نمی دانند منشأ و علت انتقادهایی که از آنان می شود چیست. اگر شما به راستی دلیل آن را ندانید هرگز نمی توانید آن مشکل را حل کنید، پس در ابتدا سعی کنید ریشه انتقادات را کشف کنید.
اگر در محل کار، شخصی به خاطر موردی غیر از مسائل کاری، شما را مورد انتقاد قرار داد به وی بگویید: من می دانم شما با گوشزد کردن این مورد سعی دارید به بهتر بودن من کمک کنید ولی آیا این موضوع بر کار من تأثیر گذاشته است؟وقتی از شما انتقاد می کنند بلافاصله از کوره در نروید، شاید این انتقادات به این دلیل باشند که شما پیشرفت کنید. از این رو به جای بدتلقی کردن آنها و عصبانی شدن سعی کنید آرامش خود را حفظ کنید و دقیقا به حرف های طرف مقابل گوش دهید. سعی کنید این انتقادها را با چشم طرف مقابل ببینید و خود را به جای او بگذارید.
در اغلب موارد انتقادهایی که از ما می شوند در واقع لطف بزرگی در حق ما به شمار می روند؛ به ویژه وقتی بدانیم که این انتقادها سعی در بیان حقیقت دارند (و برخی از دوستان ما به خاطر خوشایند ما جرأت ابراز کردن آن را نداشته اند). در این صورت به جای موضع گرفتن و انکار حقیقت از طرف مقابل تشکر کنید و انتقادهایی که از شما می شود را با روی خوش پذیرا باشید.
برچسب : نویسنده : داودی perestij بازدید : 85
مهارت های پیشرفته مدیریت |
MBA چيست؟ (Master Of Business Administration ) |
برچسب : نویسنده : داودی perestij بازدید : 67